عتبهنیوز ـ آزیتا ذکاء؛ علامه بلاغی زبان عِبری را از یهود دورهگرد آموخت. در آن روزگار گروهی یهودی در شهرهای عراق بودند که مقداری جنس، پارچه و امثال آن، بر دوش داشتند و در کوچه و بازار میگشتند و میفروختند. این عالم ربانی از این فرصت استفاده میکرد و درباره مفردات و جملهبندی زبان عِبری از آنان چیزهایی میپرسید. چون یهودیان در آموختن لغت خود به دیگران بسیار بخل میورزیدند. گاه مجبور میشد همه اجناس یک یهودی دورهگرد را بخرد تا از او درباره یک واژه یا ترکیب سخنی بشنود. گاهی نیز شیرینی و شکلات میخرید تا اگر بچهای یهودی دید به او بدهد و چیزی از او بپرسد.
بیستودوم شعبان سالروز وفات این عالم برجسته تشیّع کشور عراق است که ما را بر آن داشت تا در معرفی یکی از مشاهیر مدفون در اعتابمقدسه، گوشهای از زندگی این عالم فرزانه را به رشته تحریر درآوریم که مشروح آن را درادامه میخوانید.
متولد نجفاشرف
محمدجواد بن حسن بن طالب بلاغی در سال ۱۲۴۴ شمسی در محله بُراق شهر نجفاشرف در خانه دانشمند عامل و روحانی فاضل، علامه شیخ حسن بلاغی دیده به جهان گشود. خاندان بلاغی از قدیمیترین خاندانهای علمی شیعه در نجف بودهاند و عبدالله مامقانی نویسنده کتاب تنقیحالمقال، از افراد سرشناس این خاندان است.
تحصیل در مجاورت اعتابمقدسه
شیخ محمدجواد بلاغی به مکتبی پا نهاد که پدرانش سالهای سال شاگرد آن مکتب بودهاند. علوم مقدماتی را در محضر علمای نجف فراگرفت و از اساتید بزرگ آن حوزه عظیم، استفادههای علمی و معنوی فراوانی برد. او در سن ۲۴ سالگی مجبور به ترک زادگاهش شد و با دلی مالامال از عشق و علاقه به فراگیری دانش و خودسازی، وارد شهر مقدس کاظمین گشت تا بتواند در سایه اندیشههای بلند آن دیار، به اهداف عالیه نایل آید. وی شش سال از عمر مبارک خود را در این شهر به تحصیل و تهذیب پرداخت و در همان شهر با خانواده شریف عالم بزرگوار سیدموسی جزایری وصلت کرد.
در سی سالگی به زادگاهش نجفاشرف بازگشت و مدت ۱۴ سال در این دانشگاه بزرگ اسلامی ماند. سپس به سامرا عزیمت کرد و در درس مرجع مجاهد و رهبر انقلابی، میرزا محمدتقی شیرازی شرکت جست. این عالم وارسته آن چنان شیفته دانش و یاد گرفتن بود که تا ۴۵ سالگی در درس میرزای شیرازی شرکت کرد.
تألیف کتاب در سامرا
یک دهه در سامرا ماند و در این مدت به تحقیق و تألیف پرداخت و بخشی از آثارش را در این شهر نگاشت تا اینکه این شهر به دست نیروهای انگلیسی اشغال شد. از اینرو، دوباره به کاظمین رفت. پس از دو سال به شهر نجف برگشت و تا پایان عمر به جهاد علمی خود ادامه داد.
مبارزه با انگلیسیها در سامرا
محمدجواد بلاغی با لقب مجاهد خوانده شده است و در سالهای اقامت در سامرا، از جمله عالمانی به شمار میرفته که در جریان مبارزات استقلالطلبانه مردم عراق در برابر انگلستان فعالیت داشته است. این مبارزات با فتوای میرزا محمدتقی شیرازی پایهگذاری شد.
پایهگذار علم کلام نوین
این عالم وارسته عراقی پایهگذار علم کلام نوین در نجف دانسته شده که در برابر فعالیتهای تبلیغی مسیحیت و همچنین تبلیغات مخالفان دین بیتفاوت نبوده است. سیدمحمدهادی میلانی، سیدعبدالحسین طیب و برخی دیگر از مراجع نجف و قم، از جمله سیدابوالقاسم خوئی از شاگردان مکتب کلامی او معرفی شدهاند.
آموختن زبانهای خارجی با امکانات محدود آن روز، کاری بسیار مشکل بوده است. علامه بلاغی علاوه بر زبان عربی، زبانهای عِبری، انگلیسی و فارسی را خوب میدانست و به آنها تسلط داشت و فراگیری آنها به شخصیت علمی ایشان برجستگی ویژهای بخشیده بود.
آشنایی علامه بلاغی به زبان عِبری را دانشمندان یهودی تأیید کردهاند. او بیآنکه از استاد یا معلمی کمک بگیرد، توانست این زبان را از یهودیان عراق که در آموختن زبان خود به مسلمانان شدیدا امساک میورزیدند، فرا گیرد. علاوه بر آن، زبان انگلیسی نیز میدانست و با برخی محققان اروپایی مکاتبه داشت.
آموختن زبان عِبری از دورهگردهای یهودی
در آن روزگار گروهی یهودی در شهرهای عراق بودند که مقداری جنس، پارچه و امثال آن، بر دوش داشتند و در کوچه و بازار میگشتند و میفروختند. علامه بلاغی از این فرصت استفاده میکرد و درباره مفردات و جملهبندی زبان عِبری از آنان چیزهایی میپرسید. گاه مجبور میشد همه اجناس یک یهودی دورهگرد را بخرد تا از او درباره یک واژه یا ترکیب سخنی بشنود. چون یهودیان در آموختن لغت خود به دیگران بسیار بُخل میورزیدند. بلاغی گاه شیرینی و شکلات میخرید تا اگر بچهای یهودی دید به او بدهد و چیزی از آن بچه بپرسد.
آشنایی کامل با ادیان الهی
همچنین محمدجواد بلاغی به بغداد رفت و منزلی را در محله یهودیان کرایه کرد و درباره زبانشان یعنی زبان عِبری از فرزندان آنان میپرسید تا آنجا که آن را به خوبی فرا گرفت. پس از آن به سوی کتابهای آنان و نیز کتاب مسیحیان روی آورد و آنها را حرف به حرف مورد مطالعه و نقد قرار داد و آشکار کرد که آن کتابها تحریف شده و آنچه به نام تورات در دست یهودیان است غیر از توراتی بوده که خداوند بر پیامبرش حضرت موسی(ع) نازل فرموده است.
همچنین کتابهایی که به نام انجیلها در نزد مسیحیان دیده میشوند، آن انجیلی نیست که خداوند، بر پیامبرش حضرت عیسی(ع) فرستاده است. آشنایی کامل او با مذاهب و معتقدات اهل کتاب موجب شد در مراجعه به خود یهودیان و مسیحیان در بغداد، برای کاووش در بعضی از اسفار تورات و فصلهای انجیل و یافتن مواردی برای پاسخگویی به آنها، زحمتهای فراوانی را متحمّل گردد.
خدمت به اسلام در لوای گمنامی
محمدجواد بلاغی با همه توانش با قلم و زبان به شریعت و دین پاک اسلام خدمت کرد. کتابهایی که وی پس از این نوشت، حجتی هستند که پیروان دین یهود و مسیحیت را ملزم به پذیرش اسلام میکند که از جمله این کتابها میتوان به «رحلة مدرسیه» و «الهدی الی دین المصطفی(ص)» اشاره کرد.
وی به نحو عجیبی از شهرتطلبی و ظاهرسازی دوری گزیده بود و نمیپذیرفت نام ایشان را بر کتابهایش بگذارند، مبادا که از این امر، بوی خود بزرگبینی به مشام برسد. هنگامی که در اینباره از او پرسیده شد، گفت: «من هدفی جز دفاع از حق ندارم و نزد من فرقی نیست نام من و یا نام دیگری باشد».
زندگی فدای خدمت به حق و خلق
این عالم فرزانه برای بیدار ساختن جامعه دل میسوزاند و تمام هستی خود را فدای خدمت به حق و خلق کرد. وی برای چاپ کتاب «الهدی الی دین المصطفی(ص)» (در رسواسازی خدعهها و توطئههای مبلغان مسیحی) پولی نداشت. به ناچار هر چه در خانه داشت به قیمت ارزان فروخت و کتاب را به چاپخانه فرستاد تا خداوند اندک اندک اثاثیه خانه و زندگانی وی را فراهم ساخت.
زندگی ساده
محمدجواد بلاغی اتاقی کوچک و محقری داشت. در آن جز بوریایی و روفرشیای که بر آن مینشست هیچ چیز نبود. در زمستان وسایل گرم کردن و در تابستان وسایل سرد کردن نداشت؛ با این که مزاجی ضعیف داشت و بیمار بود، هیچگاه از این اتاق بیرون نمیرفت مگر برای نیازهای ضروری.
مدفون در جوار مولای متقیان(ع)
سرانجام این عالم فرزانه و مجاهد زاهد که عمری در وادی رضای حق قدم و قلم زد، شب دوشنبه بیستودوم شعبان ۱۳۵۲ مصادف با ۱۲ آذرماه سال ۱۳۱۲ در نجفاشرف دعوت حق را گفت. پیکر پاکش پس از تجلیل و تشییع در حجره جنوبی سوم در سمت غربی صحن مبارک امام علی(ع) در کنار آرامگاه سیدجواد عاملی به خاک سپرده شد.
نظر شما