عتبهنیوز - آزیتا ذکاء؛ من فرزند بسیار عزیزی را از دست دادم و در سوگ او نشستم که از شخصیتهایی بود که حاصل عمرم محسوب میشد. در اسلام عزیز با شهادت این فرزند برومند و عالِم جاودان ثُلمهای وارد شد که هیچ چیز جایگزین آن نیست و تبریک در داشتن این شخصیتهای فداکار که در زندگی و پس از آن با جلوه خود نورافشانی کرده و میکنند.
اینها گوشهای از سخنان بنیانگذار کبیر انقلاب در مورد شهادت آیتالله مطهری بود که همچنین در سوگ این شهید والامقام چنین فرمودند: «من در تربیت چنین فرزندانی که با شعاع فروزان خود مردگان را حیات میبخشند و به ظلمتها نور میافشانند، به اسلام بزرگ، مربی انسانها و به امت اسلامی تبریک میگویم. من گر چه فرزند عزیزی را که پاره تنم بود از دست دادم لکن مفتخرم که چنین فرزندان فداکاری در اسلام وجود داشت و دارد. مطهری که در طهارت روح و قوّت ایمان و قدرت بیان کمنظیر بود، رفت و به ملاء اعلی پیوست».
فرارسیدن چهلوپنجمین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی فرصتی را حاصل کرد تا یکی از شخصیتهای ارزشمند انقلاب را بیشتر به مخاطبان خود معرفی کنیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
طلوع ستارهای در فریمان
مرتضی مطهری در ۱۳ بهمنماه سال ۱۲۹۸ شمسی در شهر فریمان در خانوادهای روحانی با اصالت سیستانی به دنیا آمد. پدر ایشان از شاگردان آخوند خراسانی و از شخصیتهای مورد توجه در روستای فریمان بوده است که در سال ۱۳۵۰ شمسی در سن ۱۰۱ سالگی درگذشت.
مادر وی اطلاعاتی درباره طب سنتی داشت و به معالجه زنان روستای فریمان میپرداخت. مطهری از پدر خود با عنوان طبیب روحانی و از مادرش با عنوان طبیب جسمانی یاد میکرد.
پدربزرگ وی به نام شیخ محمدعلی کیخا از معتمدان سیستان از دهکده کنگ پیران بخش پشتآب شهرستان زابل بود. محمدعلی کیخا بیش از یک قرن پیش برای نزدیکی بیشتر به حرم امام رضا(ع) و حوزه علمیه مشهد از شهرستان زابل در استان سیستانوبلوچستان به شهرستان فریمان در استان خراسان مهاجرت کرد.
شاگرد علمای بزرگ قرن چهاردهم
مرتضی مطهری از سن دوازده سالگی به حوزه علمیه وارد شد و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی در مدرسه علمیه مشهد پرداخت. در سال ۱۳۱۶ شمسی برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم شد.
ایشان با هوش سرشار در یادگیری از محضر علمای بزرگی همچون سیدشهابالدین مرعشینجفی، سیدحسین طباطباییبروجردی، سیدمحمدحسین طباطبائی در جوار حضرت معصومه(س) بهره فراوان برد.
قبل از نقل مکان سیدحسین طباطباییبروجردی به قم، گاهی به بروجرد میرفت و از درس وی استفاده میکرد. وی مدتی نیز از درس و بحث اخلاقی حاج میرزا علی آقا شیرازی بهره برد. سیدمحمد حجت و سیدمحمد محقق داماد نیز از استادان دیگر این شهید بودهاند.
استاد مطهری در کنار علامه طباطبایی
نصیحت شهید مطهری به فداییان اسلام
استاد مطهری در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعی و سیاسی نیز مشارکت داشت و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بود.
ایشان با فداییان اسلام و افکارشان هماهنگ بود. شهید نوّابصفوی با احترام از استاد مطهری یاد میکرد و از احوال او جویا میشد یا مطلبی را از وی نقل میکرد که بیشتر جنبه راهنمایی و نصیحت آنها را داشت.
ازدواج در سن ۳۳ سالگی
مرتضی مطهری در سال ۱۳۳۱ شمسی با دختر آیتالله روحانی به نام عالیه ازدواج کرد. حاصل زندگی مشترک آنها، سه پسر و چهار دخترند. مشهورترین فرزند او علی مطهری نماینده دو دوره مجلس شورای اسلامی بود. محمد مطهری دیگر فرزند ایشان، تحصیلکرده حوزه علمیه قم بوده و در دانشگاه تورنتوی کانادا تا دکترای فلسفه دین تحصیل کرده است.
عباس هادیزاده مهندس نساجی، احمد یزدی داروساز، علی لاریجانی رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی و مجید عباسپور دکتری محیط زیست و استاد دانشگاه صنعتی شریف دامادهای ایشان هستند.
شهید مطهری در کنار فرزندانش
هجرت حماسهساز به تهران
استاد مطهری در سال ۱۳۳۱ شمسی پس از ازدواج به تهران عزیمت کرد. هجرت ایشان را باید لطف الهی برشمرد زیرا حضور این عالم فرزانه در تهران و در جمع دانشگاهیان و روشنفکران، سراسر خیر و برکت و مایه تربیت و هدایت بود.
استاد مطهری از ابتدای ورود به تهران، به سازندگی پرداخت. او در مدرسه مروی، آموزش فلسفه اسلامی را به شکل تطبیقی و مقایسهای برای جویندگان حکمت و حقیقت، آغاز کرد.
سخنرانیهای روشنگر و مفید ایشان، همزمان با تدریس در مدرسه مروی، در تهران آغاز شد. او توجه بسیاری به حل شبهات و پاسخگویی به سوالهای موجود درباره معارف اسلامی داشت و با مطالعه، تحقیق، دقت، تلاش و اخلاص، در این راه موفق شد.
تدریس در دانشگاه تهران را نیز از سال ۱۳۳۳ شمسی شروع کرد. این عالم فرزانه بیش از بیست سال به مبارزه عالمانه با جهل، مادیگری و غربزدگی پرداخت.
رفتار ایشان با دانشجو به قدری صمیمی بود که دانشجو به استاد عشق میورزید و مرید او بود.
تأسیس حسینیه ارشاد
استاد مطهری سالها بود که آرزوی تأسیس موسسهای علمی ـ فرهنگی را داشت تا بتواند جوابگوی نیازهای فکری جامعه باشد و به نشر و تبلیغ معارف عالی اسلامی بپردازد. سرانجام در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستانش، از جمله آقای محمد همایون، حجتالاسلام سیدعلی شاهچراغی، موسسه حسینیه ارشاد را تأسیس کرد.
بعد از تأسیس این حسینیه، به کار این موسسه دل بست و با شور و حرارت، آگاهی و درایت به همکاری و برنامهریزی پرداخت. او دانشمندان بسیاری را به آنجا دعوت میکرد تا سخنرانی کنند که یکی از آنها دکتر شریعتی بود و خود نیز یکی از موفقترین سخنرانان آن به شمار میرفت.
اختلافنظرهای موجود بین ایشان و علی شریعتی، باعث جدایی استاد مطهری از حسنیه ارشاد در سال ۱۳۴۹ شمسی شد.
از سمت چپ نفر سوم دکتر شریعتی و نفر پنجم شهید مطهری در حسینیه ارشاد
استاد مطهری؛ مغضوب ساواک
با شروع نهضت اسلامی ایران در سالهای ۱۳۴۱ و ۱۳۴۲، شهید مطهری نیز فعالانه وارد صفوف نهضت شد و اوج فعالیتهایش در ۱۵ خردادماه سال ۱۳۴۲ بود که توسط ساواک دستگیر و زندانی شد و پس از آزادی نیز تمام هم و غم خود را صرف تشکیل نیروهای مبارز و مسلمان و حفظ نهضت از آسیبها و انحرافات کرد.
در این سالها، استاد به تبیین فرهنگ اسلامی در جامعه پرداخت و در پایگاههای مختلف مخصوصا حسینیه ارشاد، مسجد جاوید، مسجد الجواد(ع) و ... به آگاهی بخشیدن به نسل جوان و دیگر اقشار جامعه ایران پرداخت تا اینکه در سال ۱۳۵۱ توسط ساواک دستگیر و ممنوعالمنبر شد.
با این وجود باز هم استاد فعالیتهای خود را ادامه داد و رابط اصلی امام امت(ره) در کشور با مردم و گروههای مختلف و نیز هدایتکننده خط فکری نهضت به شمار میرفت و در آستانه پیروزی انقلاب، نقش بسیار مهمی را در شورای انقلاب و ... در این روند ایفا کرد.
مخالفت شهید مطهری از حضور مجاهدین در استقبال امام
مجاهدینخلق برای استقبال امام خمینی(ره) در فرودگاه پیشنهاد دادند که ما آمادگی داریم از امام محافظت کنیم؛ اما استاد مطهری میفرمایند که رای من از همین اول منفی هست، چون به هیچ عنوان نمیشود به اینها اعتماد کرد، همانطور که امام در نجف به اینها اعتماد نکردند. شهید مطهری گفت: من هم اعتماد ندارم و در این سالها اینها را رصد و مطالعه کردهام.
پس از فرود هواپیمای امام در فرودگاه مهرآباد، ایشان درخواست کردند که آیتالله مطهری به داخل هواپیما بروند.
استاد مطهری پس از حضور در هواپیما شرایط و برنامه استقبال را برای امام توضیح دادند، آنگاه امام از هواپیما خارج شدند.
شهادت مطهری در کوچه امینالدوله تهران
شب ۱۱ اردیبهشتماه سال ۱۳۵۸، شهید مطهری برای شرکت در جلسهای اجتماعی - تربیتی بهنام «متاع»، راهی منزل یداللّه سحابی میشود. تروریستها با هدف قبلی و نقشهای حسابشده، قربانی خود را از خیابان دولت تا میدان بهارستان، کوچه امینالدوله تعقیب میکنند و ضارب که محمدعلی بصیری نام دارد، گوشه تاریک کوچه میایستد تا در وقت مناسب هدف شوم خود را اجرا کند.
اینک ساعت ۱۲ شب شده است و مهمانان یکبهیک خانه را ترک میکنند و میروند. استاد مطهری با همراهی آقای ترخانی قصد بازگشت دارد. در آن لحظه، ترخانی سرگرم صحبتی خصوصی با مصطفی کتیرایی میشود و استاد مطهری آرامآرام به ابتدای کوچه میرود و منتظر میماند. همان لحظه صدایی در تاریکی شب نام او را صدا میزند: «آقای مرتضی مطهری؟» پس از تأیید استاد، بلافاصله صدای شلیک میآید و تیری از زیر گوش او وارد و از اَبرویش خارج میشود و آقای مطهری بر زمین میافتد. چون کوچه تاریک بود، ضارب بلافاصله فرار میکند و همراهان که مضطرب و شوکه هستند، با دادوفریاد، ساکنان خانه را متوجه ترور میکنند و استاد را به بیمارستان طرفه میبرند. اما مرتضی مطهری همان لحظه به شهادت میرسد.
محل شهادت استاد مطهری
دفن در حرم حضرت معصومه(س)
پیکر شهید مطهری در صبح پنجشنبه ۱۳ اردیبهشتماه و پس از تشییع در تهران به قم منتقل شده و آیتالله گلپایگانی بر جناره وی نماز میخواند و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه(س) نزدیک مرقد آیاتعظام حائری، صدر و خوانساری دفن میگردد.
حضور امام در مراسم ترحیم شهید مطهری
در آن زمان چون امام در قم بودند؛ لذا در مجلس ختم این شهید در مدرسه فیضیه شرکت کردند. در طول زمانی که سخنران در کنارشان ایستاده بود و درباره شخصیت استاد مطهری شاگرد برجسته و پاره تن امام و نیز شهادت او سخن میگفت، امام در کمال آرامش و وقار گوش میدادند. همین که گوینده به ذکر مصیبت اهلبیت(ع) رسید، امام منقلب شدند دستمال خود را از جیب درآوردند و مقابل صورت گرفته و گریستند.
امام برای دو شهید زیاد گریه کردند، یکی شهید مطهری بود که امام خیلی از شهادت ایشان متأثر شدند. دومین شهید نیز شهید محلاتی بود.
حضور امام در مراسم ترحیم شهید مطهری
قاتل از گروه «فرقان»
محمدعلی بصیری فردی است که در شامگاه ۱۱ اردیبهشتماه سال ۱۳۵۸ از فاصله حدود دو متری با اسلحه رولور به استاد مرتضی مطهری شلیک کرد و این «حاصل عمر» امام خمینی(ره) را به شهادت رساند. بصیری عضو گروه فرقان بود؛ گروهی که حدود یک هفته پس از ترور شهید محمدولی قرنی، دومین عملیات ترور خود را به پایان برد.
گروه فرقان یکی از دلایل ترور شهید مطهری را «عضویت در شورای انقلاب» عنوان میکند؛ حال آنکه صورت اسامی شورای انقلاب تا آن روز محرمانه بود و افراد معدودی میدانستند مرتضی مطهری، رئیس شورای انقلاب بود. همین مساله این فرضیه را تقویت میکند که گروه فرقان فراتر از یک گروه سرخود، منحرف و التقاطی بود و به مثابه یک گروه تروریستی با اهداف اطلاعاتی عمل میکرد.
نظر شما