عتبهنیوز - آزیتا ذکاء؛(بازانتشار) سبک و بافت معماری حرم مطهر رضوی متفاوت از دیگر بقاعمتبرکه ائمهاطهار(ع) است. شرق ایران میراث معماری - تاریخی دارد و برخی از دستهبندیها و پژوهشهای تاریخی معمولا جزء پیشگامان معماری ایران پس از اسلام به شمار میرود.
اینها گوشهای از صحبتهای سعید مهرپویا، معاون طرح و برنامه سازمان عمران و توسعه حریم حرم حضرت رضا(ع) است که اعتقاد دارد: «عتباتعالیات از مضجع شریف و فضای محدود پیرامون آن شکل گرفته است. اما رشد و تکوین حرم مطهر امام هشتم(ع) در طول تاریخ با توجه به سلسه مراتب و آداب زیارت انجام شده است».
بررسی ویژگیهای معماری حرم مطهر رضوی و فرایند توسعه آن را در ادامه میخوانید.
در ابتدا مختصر بررسی از ویژگیهای معماری حرم مطهر از گذشته تا معاصر داشته باشید؟
حرم مطهر رضوی با حرم دیگر ائمهاطهار(ع) و مسجدالنبی(ص) تفاوت دارد، چون در سیر تکامل تاریخیاش جزء به جزء کنار هم قرار گرفتند و تبدیل به یک مجموعه شدند. اینگونه نبوده است که حرم خراب و مجدد ساخته شود و توسعه یابد. حدود ۱۲۰۰ سال قبل امام رضا(ع) در توس به شهادت رسیدند و در باغ حمید بن قحطیه دفن شدند و این خاک مبارک نام مشهد گرفت. به مرور زمان اطراف قبر ساخته شد. مسجد گوهرشاد، مدرسه پریزاد و آنچه در عصر تیموریان ساخته شدند، یکی از مهمترین رویدادهای مشهد و اطراف حرم مطهر امام رضا(ع) به شمار میروند.
حدود ۶۳۰ سال پیش یکی از فرزندان تیمور به بهانهای به توس میتازد و این منطقه را ویران میکند. مردم از توس به آبادیهای کوچکتر اطراف نوغان و سناباد کوچ میکنند و گروهی در کنار امام رضا(ع) پناه میگیرند.
چندسال بعد شاهرخ تیموری به این حوالی میرسد و قصد میکند توس را آباد کند؛ اما خاطره تلخ ویرانی توس مانع بازگشت مردم میشود و ترجیح میدهند در سناباد و نوغان بمانند. از این زمان مشهد آرام آرام تبدیل به شهر شده و بافت مدنیاش کامل میگردد. اتفاق مهم دیگر در عصر صفوی میافتد و برای اولینبار دو خیابان موسوم به بالاخیابان و پایینخیابان کشیده میشود. نکته با اهمیت در نحوه ارتباط این خیابانها با حرم مطهر است که ابتدا به میدان با پهنه باز میرسد که همان صحن انقلاب است و سپس به مضجع شریف. این الگوی یگانهای است که در دل خود، مجموعهای از آداب، تعاریف و مبانی را نهفته دارد.
بایستههای معماری اماکن مذهبی از دیدگاه اسلام چیست؟
معماری بناهای مذهبی باید در خدمت اصل عبادت که پرستش معبود و توکل به اوست، باشد. در مشاهد شریف و فضاهای زیارتی مفهوم زیارت که همان شرف حضور یافتن در محضر امام است، نیز در کنار عبادت واسطه ارتباط با خداوند میشود. ما برای رسیدن به حرم باید سلسه مراتبی را طی کنیم و به آدابی تجهیز شویم و هر آنچه در معماری این فضاها میافتد؛ اعم از بناها، شکل و جزئیات کالبدی آنها یا تزئینات در راستای همین اصل یعنی حضور و رابطه با منبع لایزال هستی قرار میگیرد. معماری برای ایجاد نوعی آمادگیدر انسان به کار میرود و دست انسان را در آن فضا معنا میدهد؛ مصالح، مواد و رنگهاهم به همین دلیل شرافت مییابند. به عنوات مثال برای اینکه افراد مستقیم وارد حرم نشوند و برای این بارگاه ملکوتی حریمی قائل شوند؛ صحن عتیق طوری طراحی میشود که وقتی زائر از شهر وارد حرم طراحی میشود، ابتدا وارد بست، بعد صحن و سپس رو به حضرت بایستد.این سلسه مراتب باعث میشود زائر از فضای دنیوی دور شده؛ برسد به لحظهای که میتواند شرف حضور پیدا کند.
حد این پالایش دنیوی حتی در نگاه هم وجود دارد و چشم زائر یا مجاور را در هر نقطهای قابل به نگریستن به مضجع شریف نمیدانستند و سازمان بصریاش را شکل میدادند تا فرد پس از طی آن و پالودن از آلودگیها به حریم حرم چشم بدوزد. تشرف به مقابر شریف ائمهاطهار(ع) نکته خیلی مهمی است و معماران این بارگاه ملکوتی نیز به دنبال این بودند تا این سلسله مراتب در آداب زیارت دقت شود. همچنین نقوش و تزئینات هم به مرور در خدمت همین آداب قرار گرفتهاند.
مدلسازی راهبردی ساختار حرم مطهر رضوی با اقتباس از تجربیات گذشته تا چه حد موفق بوده است؟
معمولا یکی از پایههای تصمیمگیری راهبردی ریشه در مستندسازی و شناخت تجربیات گذشته دارد. تاکید ما این است که حتما سیر تغییرات و دگرگونیهای حرم مطهر را به لحاظ کارکردی و معنایی مستند کنیم. این مستندسازی به ما کمک میکند در مدلسازی راهبردی راه کمخطاتری را پیش ببریم. اختلال در دستگاه معرفتشناختی ما قطعا به تصمیمهای راهبردی آسیب میزند.
آیا نظریهها و روشهای جهان معاصر غرب در هنر اسلامی - ایرانی دخیل بودهاند؟
پیشرفتهای فناورانه غرب نظیر روشهای جدید محاسبه کردن و مصالح جدید در ساخت و مقاومسازی حرم مطهر استفاده شده، ولی سبک معماری غربی در حرم اتفاق نیافتاده است. مثلا یکی از نقدهایی که در ساخت فضای سبز پیرامون حرم مطهر پیش از انقلاب انجام شده بود، این است که حرم را از بافت پیرامون خودش جدا کرده و در میان عرصهای خالی قرار داده بود. چیزی که شاید نگاهی مدرن به حرم باشد. گذشته اینگونه نبوده است.در واقع حرم در میانه بافت قرار داشت، در بلوکها و کاربریهای شهری مثل خانه، مدرسه و حمام؛ بعد کوچهها به عنوان رگ و ریشه این بافت تنیدگی داشته است و حرم را از بافت جدا نکرده بود. الان هم ما به نوعی این تنیدگی را داریم، قبلا به احترام امام رضا(ع)، این مضجع شریف مرکز بود، ولی الان به نوعی وارونه شده است. ارتباطات گسترده، سریع و لحظهای که در دوره معاصر پیش آمده است؛ به نوعی جهان فشرده معاصر باعث میشود، اندیشهها و دانشها راحتتر در کنار فرهنگهای بومی قرار گیرد و اگر هوشیاری و شناخت دقیق نسبت به ظرفیتها و ویژگیهای گذشته فرهنگی وجود نداشته باشد و مسیر صحیحی برای توانمندسازی فرهنگ در نظر گرفته نشود؛ گسست فرهنگی آشکارا نمود پیدا میکند و نشانهها و عوارض آن در همه واقعیتهای فرهنگی و اجتماعی از جمله معماری و شهر هم پدیدار میگردد.
در بسیاری از کشورها و شهرها، المانها با اهداف مختلف بهکار میروند. برخی صرفا هدف زیباسازی محل را دنبال میکنند و برخی نشاندهنده یک اتفاق تاریخی هستند، به نظر شما المان در صحن و سرای حرم مطهر میتواند کارکرد داشته باشد؟
المان ساختمان نیست اما بخشی از مبانی ساختمان در آن بهکار رفته است. المان ترکیب پیکرهواری از اشکال هندسی و سازهای است که در قالبی نظاممند، پایدار و مقاوم میتواند بر موضوعی دلالت کند و تبدیل به نشانه شود. این نشانه مبتنی بر کیفیت یا مفهومی وابسته به زمان یا مکان است. معمولا المان برای سه مقصود نمایشی، بیانی یا عملکردی بهکار میرود. برخی از اجزای ساختمان ممکن است، نشانه باشد اما بر تعریف المان منطبق نیست و نباید آن را تقلیل داد. گنبد و گلدسته المان نیستند و به نوعی نشاندهنده دستاوردهای هر دورهای به لحاظ کیفیت مفاهیم، شکل، تناسب و نوع جزئیات، تغییرات ویژگیهای آن زمان هستند. ساعت آفتابی صحن جمهوری اسلامی را میتوان با اغماض جزئی از المانهای عملکردی دانست یا در کتابخانه مرکزی که فضایی فرهنگی بوده و اقتضائات، محدودیتها و کیفیت خودش را دارد؛ المان قرآن قرار گرفته است. این المان شاید در آن مکان در جای درستی باشد ولی اگر در وسط صحنی قرار گیرد، سبب نوعی مداخله نادرست در عرصه حرم مطهر میشود و اثر مطلوبی نیز نخواهد داشت.
نظر شما