پایگاه بین المللی اعتاب و زیارت. بنا بر روایات رسیده از معصومین، شب و روز عرفه، شب و روز دعا و اعمال صالح است و دعا در این شب و روز مقبول و مستجاب می گردد. خداوند در عرفه سفرۀ رحمت خویش را گسترانیده و همه بندگان را به این ضیافت فراخوانده است. سیره امام رضا (ع) در این روز، حاوی آموزه های گرانبهایی برای رشد و تعالی و بهره مندی بهتر از فرصت روز عرفه است. حرم مطهر رضوی سالها است که یکی شاهد یگی از بزرگترین اجتماعات دعا در روز عرفه در جهان تشیع است.
امام رضا (ع) در روز عرفه تمام اموال خویش را انفاق کردند
امام رضا علیه السلام زمانی که در خراسان بودند، در روز عرفه ای تمام اموال خود را به فقرا انفاق نمود. فضل بن سهل (وزیر اعظم دربار حکومت بنی عباس) به او اعتراض کرد و عرضه داشت: این خسارت و زیان است. حضرت در جواب فرمود: «بَلْ هُوَ الْمَغْنَمُ لَا تَعُدَنَّ مَغْرَماً مَا ابْتَغَیتَ بِهِ أَجْراً وَ کَرَما»؛ بلکه مفید و سود آور است، هرگز خسارت نشمار آنچه را که به عنوان اجر (الهی) و یا کرم و بخشش داده ای.
متن حدیث:
یَعْقُوبُ بْنُ إِسْحَاقَ اَلنَّوْبَخْتِیُّ قَالَ: مَرَّ رَجُلٌ بِأَبِی اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَیْهِ السَّلاَمُ فَقَالَ لَهُ أَعْطِنِی عَلَی قَدْرِ مُرُوَّتِکَ قَالَ لاَ یَسَعُنِی ذَلِکَ فَقَالَ عَلَی قَدْرِ مُرُوَّتِی قَالَ أَمَّا إِذاً فَنَعَمْ ثُمَّ قَالَ یَا غُلاَمُ أَعْطِهِ مِائَتَیْ دِینَارٍ وَ فَرَّقَ عَلَیْهِ السَّلاَمُ بِخُرَاسَانَ مَالَهُ کُلَّهُ فِی یَوْمِ عَرَفَةَ فَقَالَ لَهُ اَلْفَضْلُ بْنُ سَهْلٍ إِنَّ هَذَا لَمَغْرَمٌ فَقَالَ بَلْ هُوَ اَلْمَغْنَمُ لاَ تَعُدَنَّ مَغْرَماً مَا اِبْتَغَیْتَ بِهِ أَجْراً وَ کَرَماً (مناقب، ح ۴، ص ۳۶۱؛ بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۰)؛ یعقوب بن اسحاق نوبختی گفت: مردی گذارش بحضرت رضا علیه السّلام افتاد عرضکرد آقا به اندازه جوانمردی خود به من ببخش فرمود: آنقدر برایم مقدور نیست عرضکرد پس بقدر جوانمردی من فرمود: این کار اشکالی ندارد فرمود غلام باین مرد دویست دینار بده. در روزه عرفه تمام اموال خود را در خراسان بین فقراء تقسیم کرد فضل بن سهل عرض کرد این کار موجب زیان است فرمود نه موجب سود است هرگز کاری که موجب اجر و پاداش شود نباید زیان بحساب آوری.
جایگاه بقیع نزد امام رضا (ع)
بقیع، نزد ائمه (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است. امام علی بن موسیالرضا(ع) نیز با اقتدای به نیاکان و پدران و اجداد طاهرشان، به بقیع میرفتند و بر مدفونین بقیع سلام میدادند و از خداوند برای اهل بقیع طلب مغفرت میکردند. به خاطر عظمت و احترامیکه بقیع در نزد امام رضا(ع) داشت، آن حضرت امر میکرد که دوستداران و شیعیان خود را در این مکان دفن کنند.
فرمان حضرت رضا(ع) به دفن شیعیان در بقیع
ابونصر گوید: شنیدم از علی بن الحسن که میگفت: یونس بن یعقوب در مدینه از دنیا رفت، علیبن موسیالرضا(ع) افرادی را برای غسل و حنوط و کفن وی فرستادند و به دوستان خود و پدرش امر فرمودند که بر جنازۀ یونسبن یعقوب حاضر شوند و به آنها فرمود: این شخص از دوستداران امام صادق و از شاگردان آن حضرت است که در عراق زندگی میکرده و اکنون در مدینه از دنیا رفته است و فرمود: قبرش را در بقیع حفر کنید، پس اگر اهل مدینه گفتند: او عراقی است و در بقیع دفنش نمیکنیم، به آنها بگویید او از شاگردان و یاران امام صادق(ع) است که در عراق ساکن بوده، اگر مانع ما شوید و نگذارید که او را در بقیع دفن کنیم، ما هم نخواهیم گذاشت که دوستداران و یاران خود را در بقیع به خاک بسپارید. امام رضا(ع) به یکی از شاگردان خود؛ محمد بن حباب فرمان داد که به بقیع برود و بر جنازۀ یونس بن یعقوب نماز بگزارد(رجال کشی، ج2 ص 683 و میرزای نوری، خاتمۀ مستدرک، ج 5، ص295).
روز عرفه و حضور امام رضا (ع) در بقیع
علیبن اسباط گوید: در روز عرفه خدمت امام رضا(ع) رفتم، حضرت به من فرمود: مرکبم را آماده کن. پس آمادهاش کردم. حضرت به سمت بقیع رفتند تا فاطمه(س) را زیارت کنند. آن حضرت زیارت کردند و من هم زیارت کردم. پس پرسیدم: آقای من! بر کدام یک از مدفونین سلام دهم؟ فرمود: سلام کن بر فاطمۀ زهرا(س) و بر حسن و حسین و بر علیبن الحسین و محمدبن علی و جعفربن محمد و موسیبن جعفر(علیهم السلام)،پس سلام دادم بر سروران خودم و باز گشتم (ر.ک:قطب الدین راوندی، لخرائج و الجرائح، صص559،560 و 561)
ماجرای دعای امام رضا(ع) در عرفه
پیش از آنکه هارونالرشید خلیفه وقت عباسی از نفوذ برمکیها بیمناک شود و نسبت به براندازی آنها اقدام کند، امام رضا (ع) این موضوع را در روز عرفه و در صحرای عرفات پیشبینی کرده بودند.
مرحوم شیخ عباس قمی در صفحه ۸۷۳ کتاب منتهیالآمال روایتی از محمد بن فُضیل نقل میکند: در آن سال که هارون بر برامکه غضب کرد و ابتدا عیسی بن جعفر را کشت و آنگاه یحیی را حبس کرد و آنچه بر سر امام هفتم آورده بودند، بر سرشان آمد؛ راوی میگوید: امام رضا (ع) در عرفه ایستاده بود و دعا میکرد. بعد از آن، سر به زیر انداخت. از ایشان دلیلش را پرسیدند. حضرت در پاسخ فرمود: «من خدا را میخواندم که بر برمکیان سبب آنچه با پدرم نمودند، خدای عزوجل دعای من درباره آنها را اجابت کرد».
پس اندک زمانی نگذشت که جعفر و یحیی منصوب شدند و احوال ایشان برگشت. مسافر میگوید: من در منی با حضرت رضا (ع) بودم که یحیی بن خالد با قومی از آل برمک گذشتند. آن حضرت فرمود: «اینان مسکین هستند! نمیدانند که امسال چه بر سرشان میآید، و عجیبتر آنکه من و هارون مانند این دو انگشتیم!» و دو انگشت مبارک خود را کنار هم قرار دادند. مسافر گوید: به خدا قسم! من معنی سخن او را نفهمیدم و ندانستم تا روزی که آن حضرت به شهادت رسید و او را کنار هارون ملعون دفن کردیم.
نظر شما