به گزارش عتبه نیوز، محمد هادی زاهدی، مدیر مرکز اسناد آستان قدس رضوی در این نشست به بررسی زمینهها و چگونگی حضور امام هشتم (ع) در شهر نیشابور پرداخت.
محله بلاش آباد نیشابور محل اقامت امام رضا(ع)
وی گفت: براساس اسناد کهن تاریخی امام رضا (ع) طی مدت حضور در نیشابور در محلهای به نام بلاشآباد در کوچهای به نام فز واقع در کهندژ نیشابور اقامت داشتند و این امر در کتاب عیون اخبار الرضا که کمتر از دو قرن بعد از زمان حضور امام در نیشابور نگاشته شده و نیز در کتاب تاریخ نیشابور از حاکم نیشابوری متعلق به قرن چهارم هجری این موضوع بهدقت روایت شده است.
وی به یکی از روایاتی که شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا ذکر کرده اشاره کرد که داستان حضور امام در نیشابور را از زبان بانویی به نام خدیجه بنت حمدان روایت کرده است که این بانو میگوید: «امام رضا(ع) در نیشابور در خانه پسنده پدربزرگ من اقامت داشتند این خانه در محله بلاشآباد نیشابور بود».
زاهدی، این روایت را بیانگر آن دانست که امام رضا(ع) به جای اقامت در دارالحکومه و کاخ والی در خانه یکی از شهروندان نیشابور اقامت کرده و ارتباط محکم امام و امت را به نمایش گذاشته است.
املای کنندگان حدیث سلسله الذهب
زاهدی در بخش دیگری از سخنان خود به موضوع املای حدیث اشاره کرد و حدیث سلسله الذهب را یکی از مهمترین امالی حدیث در تاریخ اسلام دانست که املا کننده امام هشتم و نویسندگان آن انبوه مردمی بودند که سخن آن حضرت را شنیدند و آن را نوشتند.
وی به جایگاه این حدیث در میان اهل سنت اشاره کرد که در میان منابع متعددی از آثار ایشان بازتاب داشته است.
زاهدی همچنین به روایت شیخ صدوق پیراون بیان حدیث سلسله الذهب پرداخت و گفت: محمد بن فضل از حسن بن علی خزرجی از اباصلت هروی نقل میکند که اباصلت گفت: «آنگاهکه امام رضا (ع) میخواست از نیشابور
برود من در خدمتشان بودم، امام بر استری خوشرنگ سوار بود و میرفت که محمد بن رافع، احمد بن حرث، یحیی بن یحیی و اسحاق بن راهویه و عدهای از اهل علم آمدند و لگام استر آن حضرت گرفتند و گفتند: شما را به حق پدران پاک و مطهرتان قسم برای ما حدیثی بگویید که آن را از پدر خود شنیدهاید.
امام سر از کجاوه بیرون آورد و فرمود: پدرم عبد صالح موسی بن جعفر گفت که پدرم جعفر بن محمد صادق گفت که پدرم ابوجعفر باقر علوم انبیاء گفت که پدرم علی بن الحسین سرور عبادتگران گفت که پدرم حسین سرور جوانمان اهل بهشت گفت که پدرم علی بن ابیطالب علیهمالسلام گفت که من از پیامبر (ص) شنیدم که فرمود: جبرئیل به من گفت که خدا فرمود: إنی أنا الله لا إله إلا أنا فاعبدونی من جاء منکم بشهادة أن لا إله إلا الله بالاخلاص دخل فی حصنی ومن دخل فی حصنی أمن من عذابی.»
وی روایت مشهورتری که در عیون اخبار الرضا را مورد تحلیل قرار داد که در آن اینگونه آمده است: «لا إله إلا الله حصنی فمن دخل حصنی أمن من عذابی» و در ادامه میگوید پس از آنکه چند قدمی دورتر شد با صدای بلند فرمود: بشروطها وأنا من شروطها.
تحلیل حدیث از دیدگاههای مختلف
زاهدی اظهار کرد: این حدیث از منظرهای گوناگون کلامی، عرفانی، و حدیثی مورد توجه قرار گرفته و مقالات متعددی در باره آن نوشته شده است.
وی افزود: به نظر میرسد این حدیث در همان حال که موضوع ولایت الهی و پناه گرفتن در حصار محکم توحید و یکتاپرستی و سپس ولایت پیامبر(ص) و امامان معصوم علیهم السلام را تبیین میکند بر این نکته نیز تأکید دارد که گوینده لا اله الا الله در حصار محکم خداوند است و کسی نه تنها نباید به تکفیر و طرد چنین کسی بپردازد بلکه حق آزار او را نیز ندارد و از این رو توجه به این حدیث میتواند نقشی بسیار سازنده در تصحیح روابط میان مسلمانان و اهل توحید داشته باشد.
نظر شما