به گزارش عتبه نیوز شهید مرتضی مطهری در کتاب تعلیم و تربیت در اسلام و در بحث عوامل تربیت، به مسائلی مثل تقویت اراده، مراقبه و محاسبه، تفکر، ازدواج، جهاد و ... میپردازد و یکی از عوامل تربیت را «محبت اولیاء خدا» برشمرده و به فرازهایی از زیارت امین الله استشهاد کرده و آن را تبیین میکند. بحثی که برای عموم زائران حریم رضوی که هر روز با این زیارت مانوس هستند، غنیمت است.
سند و اعتبار زیارت امین الله
زیارت امین اللّه را آقایان حتما خواندهاند. در میان زیاراتی که ما برای ائمه داریم، شاید- و بعید هم نیست- معتبرترین زیارات باشد، هم از نظر سند (یعنی به اصطلاح خیلی پدر و مادردار است و سند قطعی دارد که به ائمه میرسد و چیزی نیست که مثلًا بگویید در یک کتابی نوشته شده) و هم از نظر مضمون که از این نظر هم جزء عالیترین زیارات است و شاید عالیترین زیارات باشد. زیارت کوتاهی است. در کتاب مفاتیح و غیره جزء زیارات امیرالمؤمنین نقل شده و جزء زیارات مطلقه است؛ یعنی زیارت مخصوصه نیست که مربوط به یک روز معین یا ایام خاص باشد، در هر وقت میشود امیرالمؤمنین را با آن زیارت کرد
ساختار زیارت امین الله
و [این زیارت] از مختصات امیر المؤمنین هم نیست، هر امامی را با این زیارت میتوان زیارت کرد با این تفاوت که آن یک کلمه «السّلام علیک یا امیر المؤمنین» در زیارت غیر امیر المؤمنین برداشته میشود [و بجای آن، عبارت مناسب گذاشته میشود.]
بعد از آن چند جمله مختصر که سلام و اظهار ارادت به امام و شهادت به این است که من شهادت میدهم که تو در راه خدا آن جهادی را که شایسته و لازم بوده انجام دادی و خلاصه من گواهی میدهم که تو وظیفه خودت را آنچنانکه باید انجام دادی، سیزده جمله دارد که این سیزده جمله دعاست؛ یعنی بعد از اینکه امام را زیارت میکنیم، در حضور و در مشهد امام از خدای متعال این چیزها را میخواهیم. شاهد من، دو جمله آن است. میخوانیم:
عامل محبت و نقش آن در تربیت در زیارت امین الله
فَاجْعَلْ نَفْسی مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِکَ، راضِیَةً بِقَضائِکَ، مولَعَةً بِذِکْرِکَ وَ دُعائِکَ، مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِیائِکَ، مَحْبوبَةً فی ارْضِکَ وَ سَمائِکَ، صابِرَةً عَلی نُزولِ بَلائِکَ، شاکِرَةً لِفَواضِلِ نَعْمائِکَ، ذاکِرَةً لِسَوابِغِ آلائِکَ، مُشتاقَةً الی فَرْحَةِ لِقائِکَ، مُتَزَوِّدَةً التَّقْوی لِیَوْمِ جَزائِکَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ اوْلِیائِکَ، مُفارِقَةً لِاخْلاقِ اعْدائِکَ، مَشْغولَةً عَنِ الدُّنْیا بِحَمْدِکَ وَ ثَنائِکَ.
جزء این سیزده جمله، این دو جمله است راجع به محبت: خدایا من میخواهم هم محبّ باشم هم محبوب؛ هم دوست بدارم، هم مرا دوست بدارند. اما چه کسی را دوست بدارم؟ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِیائِکَ دوستدار آن برگزیدگانِ از اولیای تو باشم، خُلَّص اولیای تو. محبت خُلَّص اولیاست که مثل مغناطیس، انسان را میکِشد. این غیر از مسئله تفکر و محاسبه النفس است. اینها یک کارهای فکری است و البته لازم هم هست [اما تأثیر محبت اولیاء به مراتب بیشتر است.]
در کتاب جاذبه و دافعه علی علیه السلام- که من در این زمینه آنجا زیاد بحث کردهام- این تشبیه را ذکر نمودهام [که تفاوت این دو روش] مثل این است که ما مقداری براده آهن داشته باشیم که مثلًا با خاک قاطی باشد؛ یک وقت هست که میخواهیم این ذرات را یک یک با دست خودمان از میان خاک جمع کنیم و یک وقت هست که یک مغناطیس قوی به دست میگیریم، آن را میچرخانیم، همه را به سوی خودش میکشد.
اگر انسان بخواهد فقط با تکیه به تفکر و تذکر و محاسبه النفس و مراقبه و غیره، اخلاق سوء را یک یک با سر انگشت فکر و حساب از خود بزداید و خود را اصلاح نماید، البته عملی است اما مثل همان است که انسان بخواهد برادههای آهن را یکیک جمع کند. ولی اگر انسان این توفیق را پیدا کند که کاملی پیدا بشود و او شیفته آن کامل گردد، میبیند کاری که او در ظرف چند سال انجام میداد، این در ظرف یک روز انجام میدهد.
مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ اوْلِیائِکَ دوستدار خُلَّص اولیای تو باشم (صفوة همان برگزیده است)، دوستدار برگزیدگانِ از اولیای تو باشم. مَحْبوبَةً فی ارْضِکَ وَ سَمائِکَ خودم نیز، هم در زمین محبوب باشم و هم در آسمان؛ در زمین محبوب باشم [به اینکه] مردم مرا دوست داشته باشند (مجموعه آثار استاد شهید مطهری؛ ج22؛ ص937)
نظر شما