عتبهنیوز ـ آزیتا ذکاء؛ آیتالله سیدابوالقاسم نجفیدهکردی از فقها و مراجع مجاهد شیعه در قرن چهاردهم هجری و از شاگردان میرزای شیرازی به شمار میرفت. وی مرکز فتوا و مراجعات مردم بود و با استبداد و استعمار مقابله میکرد.
وی همچنین به همراه چندتن از علمای اصفهان از جمله محمدتقی آقانجفی اصفهانی، آقا نورالله نجفی اصفهانی، محمدحسین فشارکی، شیخ مرتضی ریزی، میرزا محمدتقی مدرس، سیدمحمدباقر بروجردی، میرزا محمدمهدی جویبارهای، میرزا ابوالقاسم زنجانی، آقا محمدجواد قزوینی و رکنالملک شیرازی، اعلامیه پنج مادهای را در حمایت از اجناس ایرانی صادر کرده و خود را متعهد به آن دانستند.
رهبر معظم انقلاب سال ۱۴۰۳ را «جهش تولید با مشارکت مردم» نامگذاری کردند و این امر ما را بر آن داشت تا به معرفی یکی از علمای دینی که نماد بارز اقتصاد مقاومتی بوده، بپردازیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
ذرّیه سیدالساجدین(ع)
گروهی از سادات که نسبشان به عبدالله فرزند امام سجاد(ع) منتهی میشود از گذشتههای دور در شهرکرد اصفهان، که نام قدیمش «دهکرد» بود، اقامت گزیدند. سیدمحمدباقر دهکردی در زمره این افراد به شمار میرفت. او با زهد و پرواپیشگی، روزگار میگذرانید و مورد احترام مردم آن دیار بود. او اواخر سال ۱۲۳۴ شمسی همزمان با ماه رجب صاحب فرزندی شد که وی را به نام جدش، ابوالقاسم نامید.
هجرت به اصفهان در نوجوانی
سیدابوالقاسم در یازده سالگی جهت تحصیل به اصفهان رفت و در مدرسه صدر نزد برادر خود سیدمحمدجواد دهکردی تلمّذ کرد و سپس در درس حاج سیدمحمّدباقر نجفی، میرزا ابوالمعالی کلباسی، حاج ملااسماعیل حکیم درکوشکی، میرزا محمدحسن نجفی و ملامحمدباقر فشارکی حاضر شد.
آنچه سیدابوالقاسم جوان و تشنه علم و فضیلت را مسرور میساخت، مدرسان مطلع و مسلط بر علوم اسلامی و در عین حال پارسا و پرهیزگار بود. شادمانی این جویای معارف دینی موقعی رو به فزونی نهاد و لبخند رضایت بر لبانش نشانید و غبار خستگی و دوری از خویشاوندان را از ذهن و دلش بر گرفت که علمای این حوزه ضمن تدریس و تحقیق، به گشودن معضلات اجتماعی ـ سیاسی و ترویج امر به معروف و نهی از منکر و اصلاح جامعه و پاسداری از ارزشها مبادرت میورزیدند. سالهایی که سیدابوالقاسم در اصفهان به تحصیل اشتغال داشت، عصر شکوفایی آن حوزه به شمار میرفت.
هجرت به عراق در جوانی
وی در سن ۳۰ سالگی ازدواج کرد و جهت تکمیل تحصیلات خود به عتباتعالیات مشرف، و در سامرا و نجف، از محضر درس آیاتعظام میرزا محمّدحسن شیرازی، ملافتحعلی سلطانآبادی، حاج میرزا حسین نوری، شیخ زینالعابدین مازندرانی، میرزا حبیباللّه رشتی و آخوند ملامحمّدکاظم خراسانی بهره کافی برد و به مراتب عالی علم نائل آمد.
او به خوبی دریافت که دنیای اسلام نیازمند تحصیل و تحقیق است تا مسلمین را از بند استعمار برهاند و استکبار جهانی را در انزوا قرار دهد و چنین دانشی را استادش دارا بود و مشاهده میکرد که او ضمن آنکه در میدان اندیشه و تفکر، خستگی نمیشناسد و اکثر اوقاتش در تحقیق و تدریس میگذرد و شاگردان را مجذوب خود میکند، از توطئههای ابرقدرتها هم غافل نیست و درصدد آن است که مسلمانان را از خواب غفلت بیدار کرده و آنان را علیه طوفان استعمار بسیج کند. بدینگونه، رفتار و تدریس و تربیت میرزا باعث گردید که هر کدام از شاگردانش همچون انوار فروزان ظلمتها را از بین برده، بخشی از دنیا را به عطر جان بخش علم و درایت خویش معطر گردانند.
تدریس در اصفهان
آیتالله سیدابوالقاسم نجفیدهکردی تحصیلاتش را در اصفهان آغاز و در عراق تکمیل کرد. ایشان پس از افزایش اندوختههای علمی و ارتقا به مقامات فقهی و اصولی در حوزههای علمیه سامرا و نجف که حدود هفت سال طول کشید، در سن ۳۷ سالگی به اصفهان بازگشت و در مدرسه صدر این شهر به تدریس و تحقیق و نیز تربیت طلاب پرداخت. بسیاری از فضلای اصفهان که حتی خود مشغول تدریس بودند، وقتی از مقامات والای علمی و معنوی این عالم ربانی مطلع شدند به محضرش شتافتند.
درس خارج فقه و اصول وی یکی از مشهورترین دروس خارج فقه و اصول بوده و شخصیتهایی چون مرحوم میرزاعلی آقا شیرازی، مرحوم معلم حبیبآبادی، مرحوم آیتالله سیدعبدالحسین طیب، آیتالله سیدمحمدتقی موسوی، آیتالله شیخ محمدرضا جرقوئی اصفهانی، آیتالله سیدحسن چهارسوقی، آیتالله مرتضی دهکردی، آیتالله سیدمحمدباقر رجایی، میرمحمدمهدی امام جمعه، آیتالله سیداحمد نوربخش دهکردی(برادرش)، آیتالله سیدمحمدباقر امامی (برادرزادهاش) و آیتالله سیدمحمدجواد نجفی (برادرزاده و دامادش) و... از محضر ایشان در رشتههای مذکور بهره گرفتهاند.
مرجعیّت در اصفهان
آیتالله دهکردی تا آنجا مورد وثوق مردم در استان اصفهان، چهارمحالوبختیاری و نقاط همجوار قرار گرفت که اکثریت اهالی این نقاط، وی را مرجع تقلید خویش قرار دادند و رساله عملیه ایشان حاوی فتاوی فقهی به نام «هدایه الانام» مکرر چاپ شد و در دسترس مقلدان آن فقیه عارف قرار گرفت.
وی سالها امامت جماعت مسجد سفرهچی(سُرخی) واقع در خیابان چهار باغ پایین و مسجد شیخالاسلام واقع در خیابان عبدالرزاق را عهدهدار بود و در برخی ایام خصوصا ماه مبارک رمضان به ایراد سخنرانی، موعظه و اقامه مراسم احیاء اقدام میکرد.
مسجد سفرهچی(سُرخی)
مبارزه با رضاخان جهت تعطیلی مراکز حوزوی
چون رضاخان تصمیم به تعطیلی مراکز حوزوی گرفت و از روحانیان خواست لباس خود را کنار بگذارند، این عالم ربانی به بسیاری از اهل علم و فضل که شایستگی داشتند، پیغام داد: «در خانههای خود بنشینید و لباس خود را تغییر ندهید، من به فضل الهی و یاری امام زمان(عج) زندگانی شما را تأمین میکنم.» همین پیشنهاد، مایه دلگرمی و اطمینان خاطر آنان شد و به تحصیلات ادامه دادند و هر یک عالمی بزرگوار و مدرسی برجسته شدند و پس از فرار رضاخان از ایران، حوزه علمیه اصفهان را دایر کردند.
نماد بارز اقتصاد مقاومتی
ایشان یکی از نمونههای بارز اقتصاد مقاومتی در عصر امروز به شمار میآیند، به طوری که به همراه چندتن از علمای هم دوره خود با یکدیگر قراردادی را امضا میکنند که در آن به نکات جالب توجهی میتوان اشاره کرد.
در یکی از بندهای این قرارداد بر لزوم استفاده صرف از کاغذ ایرانی اشاره کردهاند و تاییدیههای کاری و فقهی خود بر روی کاغذهای خارجی را تحریم نمودهاند. استفاده از پارچه ایرانی برای کفن اموات هم یکی دیگر از کارهایی بود که به آن التزام داشتند، چرا که نماز خواندن بر امواتی که کفن خارجی داشتند را جایز و اجرایی نمیدانستند.
این علما با هم تصمیم گرفتند ضمن اینکه سفرههایشان ساده و بیتکلف باشد، در مراسمها و برنامههایی که سفرههای پر زرق و برق پهن میکنند، شرکت نکنند. بیاهمیتی و کماحترامی به معتادان و بافوریها، یکی دیگر از مصادیق قرارداد علمای زمان آیتالله دهکردی بود که به آن پایبند بودند.
دفن در زینبیه اصفهان
سرانجام این عالم فرزانه پس از هشتاد و یک سال زندگی با برکت که هفتاد سال آن در راه کسب معارف و افزایش توشه آخرت و تقوا سپری گردید، در شب یکشنبه ششم شوال سال ۱۳۵۳ قمری برابر با ۲۲ دیماه سال ۱۳۱۳ دارفانی راوداع گفت و در امامزاده زینب دختر حضرت موسیبنجعفر(س) در زینبیه اصفهان به خاک سپرده شد.
آستان مقدس حضرت زینب(س) دختر امام کاظم(ع) در اصفهان
همزمان با ارتحال وی، شهر اصفهان یکپارچه در ماتم و اندوه فرو رفت و در روز بعد، پیکر پاکش از مسجد حکیم به سوی زینبیّه حرکت داده شد، در این حال چنان انقلابی در شهر اصفهان ایجاد گردید که مردم با پای پیاده در تشییع جنازه این عالم عامل حضور یافتند و آن را در سمت غربی زینبیه و در حجرهای مخصوص که قبلا از مالکین خریداری شده بود، دفن کردند و این برنامه بر طبق وصیت ایشان صورت گرفت. زیرا وقتی به وی گفته بودند: آیا شما را در تخت فولاد دفن کنیم؟ جواب داده بود: «آنجا عالمان و صالحان هستند که حکم نقره را دارند اما مرا در جوار بانویی دفن کنید که به اهلبیت(س) انتساب دارد و حکم طلا را دارد».
در حال حاضر مسجدی به نام آن بزرگوار در کنار امامزاده زینبیّه اصفهان برپاست که مورد توجه مردم میباشد. در میانه خیابان عبدالرزاق اصفهان کوچه بنبستی به نام شهید امیرحسین دیانی (که قبلا آیتالله دهکردی نام داشته) قرار دارد که در حال حاضر منزل آیتالله دهکردی در آن واقع شده که به همان صورت اولیه و سبک و سیاق دوران حیات آن فقیه متقی، حفاظت گردیده است.
نظر شما