عتبهنیوز - آزیتا ذکاء؛ متولد و بزرگشده ایران بوده ولی خود را اصالتا اهل افغانستان میداند؛ کشوری که هنوز آنجا را ندیده است. استرالیا و شهر سیدنی کشور دیگری است که سرنوشت زندگی مشترک او در آنجا رقم میخورد.
بی بی زینب موسوی مادر ۳۳ سالهای است که دغدغه رشد فرزندانش را با اعتقادات تشیّع در یک کشور غربی دارد و این امر او را وامیدارد تا طی دیدار خانواده در ایران و تشرف به حرم مطهر رضوی، اقدام به گرفتن جشن تکلیف یسری سادات موسوی دختر ۹ سالهاش، همزمان با ولادت نهمین اختر تابناک امامت و ولایت در حرم مطهر امام رضا(ع) بکند.
چهارشنبه امامرضایی این هفته بهانهای دست داد تا با این زائر استرالیایی امام رضا(ع) در مورد این حرکت زیبایش گفتوگویی داشته باشیم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
نخستین سوال خود را از زائر استرالیایی امام رضا(ع) اینگونه خواهیم پرسید که چه عواملی موجب شد تا جشن تکلیف دختر ۹ ساله خود را در حرم مطهر امام رضا(ع) بگیرد؟
الحمدالله ما شیعه مولا علی(ع) هستیم و از سادات طباطبایی بوده و جد ما امام موسی کاظم(ع) است. به طبع اینها موجب شد طی سفری که به ایران و دیدار خانواده داشتم تصمیم بگیرم برای دخترم در حرم امام رئوف جشن عبادت بگیرم که برایش از ایران، مشهد و حرم حضرت رضا(ع) خاطره خوب به یادگار بماند.
همزمانی جشن تکلیف یسری سادات با سالروز ولادت امام جواد(ع) از قبل پیشبینی شده بود؟
خیر. اتفاقی بود. وقتی حرم رفتیم دیدیم یک عده دختر دیگر هم از مدارس برای جشن تکلیف آمده بودند و دخترم خیلی خوشحال بود و میگفت: مامان چقدر خوشحالم که دخترهای دیگر هم امروز جشن دارند. میخواست با آنها عکس بگیرد، اما خودش کار عکاسی داشت و این امکان فراهم نشد با آنها عکس بگیرد.
کار عکاسی....
بله. دخترم تُو مدرسه به معلم و دوستانش گفته بود ما میخواهیم ایران برویم؛ آنها هم گفته بودند ایران امنیت ندارد و این گفتهها موجب شده بود یسری سادات قلبا راضی نباشد که به ایران بیاییم.
به او گفته بودم اینطور نیست دخترم؛ ایران و شهر مشهد، امام رضا(ع) را دارد. دوست داشتم ذهن او را از آن افکار منفی خارج کنم. در صورتیکه میتوانستم این جشن را در همان استرالیا برای دخترم بگیرم اما جشن عبادت او را در حرم گرفتم، تا خاطره خوب از جشن تکلیف در جوار عموی خود امام هشتم(ع) داشته باشد؛ لذا خانمی هماهنگ شد تا چند عکس خوب و باکیفیت از او در حرم بگیرد.
چرا جشن تکلیف دخترتان را در صحن قدس گرفتید؟
یسری سادات فلسطین را دوست دارد و گنبد آبخوری صحن قدس هم مثل گنبدی بیتالمقدس است. بنابراین این صحن را برای جشن دخترم انتخاب کردیم.
زیبایی پوشش سراسر سفید یسری سادات و تاج گل و دستهگل نرگس او در اولین نگاه جلوهگری میکند....
پوشش سراسر سفید به سلیقه خود یسری سادات بود. او را بازار فردوسی بردم لباسی که دوست دارد خودش انتخاب کند. چادر نمازش را نیز از اینترنت الگو گرفته و دادم برایش دوختند. دخترم لباس و جانماز عبادتش را دوست دارد و از من تشکر میکرد هم بابت لباسهایش و همچنین گرفتن جشن تکلیفش در حرم مطهر امام رضا(ع)
پس میتوان گفت جشن تکلیف در حرم مطهر امام رضا(ع) نظر یسری سادات را نسبت به ایران عوض کرده است؟
درسته. دخترم آنقدر حرم را دوست دارد و حاضر است هر روز را حرم برویم. از اینکه فردا بلیط برگشت داریم ناراحت بوده و میگوید: ای کاش بیشتر میماندیم.
البته نه تنها یسری سادات بلکه پسر ۱۲ سالهام به نام سیدیاسین هم از ایران خوشش آمده است؛ حرم برای پسرم آنقدر زیباست که از معماریها و صحن و سرای حرم عکس میگیرد تا ببرد به دوستانش نشان دهد که این حرم چقدر زیباست.
یسری سادات جمله خاصی هم در مورد حرم مطهر امام رضا(ع) گفته که نشان رضایت او از ایران و مشهد باشد؟
جالب است بدانید طی ۳ ماهی که در ایران بودیم غیر حرم مطهر امام هشتم(ع) به زیارت حضرت شاهعبدالعظیم حسنی(ع)، زیارت حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران هم رفتهایم. در مورد کریمه اهلبیت(ع) برای دخترم حرف زده و گفته بودم ایشان خواهر امام رضا(ع) هستند.
دخترم خیلی خوشحال شد و شب قبل حرکتمان به قم، تُو حرم امام رئوف به حضرت گفت: میروم پیش خواهرتان و سلام شما را به ایشان میرسانم.
یک گردنبد با طرح ضریح برایش از اطراف حرم خریده بودم؛ زمانیکه به حرم حضرت معصومه(س) رفتیم آن گردنبد را به همراه داشت و رو به ضریح این بانوی مکرمه گرفت و گفت: سلام برادرتان را برایتان آوردهام.
از مسجد جمکران هم خوشش آمده و یک نقاشی از مسجد کشیده بود. بزرگی و شکوه این مسجد برایش حیرتانگیز بود. ما ۳ روزه تهران و قم رفتیم که دخترم میگفت: مامان کاش تهران نمیرفتیم و ۳ روز را هم در حرم حضرت معصومه(س) بودیم.
او بعد شناخت حضرت رضا(ع) و حضور در حرم مطهر ایشان همیشه میگوید: مامان حس امنیت در این حرم دارم. او با اینکه به حروف فارسی و عربی تسلط ندارد و حروف را به سختی ادا میکند. اما سعی دارد صلوات خاصه حضرت را حفظ کند.
پس میتوان گفت نظر یسری سادات و برادرش نسبت به ایران عوض شده...
بله. پسرم اصلا دوست ندارد به استرالیا برگردد. ما در آنجا دغدغه حلال و حرام را داریم و سیدیاسین میگوید: اینجا خوب است که همه چیز حلال بوده و نگران نیستیم و راحت میرویم خوراکی از بازار خرید میکنیم.
نظر شما