عتبهنیوز - آزیتا ذکاء؛ نوجوانی ۱۴ ساله بود که پایش به جلسات قرآن باز شد. با صوت زیبای کلاموحی اُنس گرفته و آن را جزءای از زندگی خود قرار داد و از برکات آن به نعمت همسر و فرزندانی قرآنی دست یافت.
نامش مهدی حاجیحسنیکارگر است که جلسات متعددی را در سطح شهر مشهد راهاندازی کرده و از این جلسات شخصیتهای بزرگی بیرون آمدهاند. او خود را خادم قرآن دانسته و عمر، مال و فرزندانش را نیز در این راه خرج کرده است.
شهادت آخرین فرزندش، حاج محسن حاجیحسنیکارگر گوشهای از عنایت خدا به او، بابت سالها خدمت به کلاموحی است. روز پدر بهانهای دست داد تا بیشتر با این پدر قرآنی مشهدالرضا(ع) آشنا شویم که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
نقش مادر در نسل قرآنی
پدر و مادر هر کدام در تربیت صحیح فرزندان جایگاه ویژهای دارند، اما معمولا نقش مادرها در این زمینه پررنگتر است. از مهدی حاجیحسنیکارگر در مورد نقش اطرافیانش پرسیدیم که چقدر موثر در قرآنی بودن او بودند و وی این مسئله را چنین یادآور شد: «مادرِ مادرم زن سیدهای بود. سواد نداشت اما به قرآن تسلط داشته و هر آیه قرآن را جلویش میگذاشتند راحت میخواند. بیشتر دعاها و اشعار حافظ و سعدی را از حفظ بود. مادرِ مادر همسرم نیز مفسر قرآن بود و شبهای رمضان که خانه دخترش جلسه قرآن برگزار میشد به تفسیر قرآن میپرداخت. اینها بیتاثیر نیست که من در نوجوانی به قرآن روی آورم و در جوانی همسری همراه نصیب و روزیام شود که به برکت او، پسرانم هم در این مسیر قرار بگیرند».
عروسی ساده و بدون گناه
پرهیزگاری و تقوا در اوج نوجوانی و جوانی با تقرّب نزد خداوند همراه است و نعمتهایی که در سایه زُهد برکت مییابد. آقای حاجیحسنیکارگر از نوجوانی به خادمی قرآن درآمد و درخت جوانیاش با نعمت همسری همراه و مادری نمونه شکوفه داد که چگونگی ازدواجش را از بیان خودش چنین میشنویم: «من و همسرم در کوچه جوادیه همسایه بودیم. پدر او مسگر و پدر من معمار بود. مادرم یک شب احیای رمضان، حاج خانم را در منزل یکی از دوستان میبیند و مورد پسندش واقع میشود. ما سال ۱۳۵۸ ازدواج کردیم و ۱۹ شهریورماه همان سال قرار بود با یک مهمانی ساده و پذیرایی شام همسرم را به خانه خودم ببرم. اخبار ساعت ۱۴ همان روز خبر درگذشت آیتالله طالقانی را اعلام کرد. مهمانان بسیاری برای عروسی ما دعوت بودند که با اعلام این خبر برخی از مهمانها به عروسی نیامده و ۴۰۰ پُرس غذا اضافه آمد. آن شب غذا را سوار بر ماشین کرده و در مدارس علمیه، بین طلاب توزیع شد که یکی از آن حوزهها، مدرسه عباسقلیخان بود. شب رحلت این عالم فقید و مبارز بدون هیچ ساز و دهلی دست همسرم را گرفتم و سه کوچه را طی کرده و در همین خانه زندگی مشترکم را با مرحومه ربابه خراسانی آغاز کردم».
همسفر با همسر در مسیر قرآن
همسر خوب یکی از بزرگترین نعمتهای الهی بوده و آرامش دلها، سعادت خانوادهها و تربیت صحیح فرزندان را به همراه دارد. این پدر نمونه قرآنی سعادت داشتن فرزندان قرآنی را مدیون همسرش میداند و میگوید: «از سن ۱۴ سالگی پایم به جلسات قرآن باز شد و تا الان که در سن ۶۸ سالگی بسر میبرم سعی کردم به قرآن خدمت کنم. از برکت قرآن همسر مومنهای نصیب و روزیام شد. اما داشتن فرزندان قرآنی را از سالها همنشینی خود با قرآن نمیدانم، آنها از برکت وجود مادرشان به اینجا رسیدهاند. مرحومه همسرم زن باتقوایی بود از همان روزهای نخستی که پا به خانه من گذاشت رفتارهای پسندیده و قرآنی داشت. زن جوانی بود اما هر وقت رادیو را برای اخبار روشن میکردیم اگر آهنگی پخش میشد، سریع رادیو را خاموش میکرد. از سنین ۲۷ و ۲۸ سالگی به نماز شب روی آورد و چه شبهایی که من در خواب بودم و او شبزندهداری میکرد. همسر قناعتگر نعمت است و او در زندگی مشترکمان همیشه قانع بود. زندگی ما در یک اتاق ۳ در ۴ که اکنون اتاق پسرم محسن است، شروع شد، او در زندگی ساده دنبال معنویات، رشد خودش و سه فرزندمان بود که الحمدالله موفق هم شد. اگر بگویم سه فرزند قرآنیام ثمره دامن پاک مادر خویش هستند و من درصد کمی در قرآنی بودن آنها نقش دارم، گزافه نیست. این چیزی است که دیگران هم به آن اذعان دارند و بهم گفتند که پسرانت بخاطر مادر باتقوایشان از کودکی مانوس با قرآن بودند».
طلب فرزند قرآنی از امام رضا(ع)
بارها شنیدهایم فرزند صالح گلی از گلهای بهشت است. این خادم پیشکسوت قرآنی سه پسر رشد یافته در مکتب کلام وحی دارد که در اینباره چنین میگوید: «سال ۱۳۵۸ الی ۱۳۶۰ خادم حرم مطهر رضوی بودم. وقتی اولین فرزندم که دختر بود و برایمان نماند. حرم رفته و از حضرت طلب فرزند کردم؛ به ایشان گفتم اگر فرزندانی در تقدیر من هست، برایم دختر و پسر فرقی نمیکند؛ فقط فرزندانی به من عطا شود که در مسیر قرآن باشند. امروز نتیجه آن را از برکت قرآن و همسری باتقوا دیدهام، خدا سه فرزند پسر به نامهای جواد، مصطفی و محسن به من مرحمت کرد که از کودکی علاقه به قرآن نشان دادند. اکنون قریب به سه دهه هست که توسط پسرم مصطفی در خانهام جلسات قرآن برگزار میشود و فرزندان مصطفی هم که خردسالان هستند راه پدر خویش را در پیش گرفتهاند و پسر ۸ سالهاش حافظ ۳ جزء و دختر ۴ سالهاش حافظ یک جزء قرآن است و امیدوارم در نسلهای بعدیام نیز این اُنس با قرآن ادامه پیدا کند».
خانهای بابرکت
طبق سخن پیامبراکرم(ص)، هر خانهای که در آن قرآن زیاد تلاوت شود، خیر و برکت آن افزون میگردد و اهل آن در وسعت قرار میگیرند و آن خانه برای اهل آسمان نورافشانی میکند، آنگونه که ستارگان آسمان برای اهل دنیا نور میدهند. منزل مهدی حاجیحسنیکارگر واقع در میدان طبرسی کوچه خوشگفتار، ۴۴ سال است که با تلاوت قرآن منوّر بوده و خودش در اینباره چنین یادآور میشود: «شغلم بزازی بود و دوبار ورشکست کردم. یکروز رفتم حرم و از حضرت یک خانه خوب خواستم؛ دو روز بعد این خانه را با ۱۷۰ هزار تومان در آن زمان خریدم. مرحوم پدرم معمار بود و دستی بر روی خانه کشید. از سال ۱۳۷۶ تاکنون هر جمعه، جلسه قرآن آقامصطفی در خانه ما برگزار است و خودم با افتخار در این جلسه خدمت میکنم. پسرم محسن در همین جلسه برادرش، قاری قرآن شد و با کمک و راهنماییهای آقامصطفی به رتبه نخست مسابقات مالزی دست یافت. مرحومه همسرم نیز یک روز در ماه روضه زنانه داشت. این خانه برای خانواده پنجنفره ما بابرکت بود».
جلسه قرآن تفریح خانواده حاجیحسنیکارگر
آقامصطفی جوان ۳۹ و فرزند دوم خانواده حاجیحسنیکارگر است که از تاثیر پدر در موفقیتهای قرآنش چنین برای ما میگوید: «جلسه قرآن تفریح خانواده ما بود. آن زمان پدرم میگفت: جلسه قرآن برویم؟ ما هم ذوق داشتیم و برایمان لذتبخش بود، وقتی میدیدیم پدرم با چه علاقهای به جلسات قرآن خدمت میکند و حتی از نظر مالی پیشقدم است. این روحیه او، در ما هم ایجاد علاقه میکرد و منتظر بودیم تا ساعت جلسه برسد و ما هم همراهش به جلسه برویم. پدرم هر بستری که برای قرآنیشدن ما لازم بود، انجام میداد. او یک ضبط صوت برای ما سه برادر خریده بود و با نوار کاستی که از جلسات قرآن هدیه گرفته بودیم ساعتها در خانه تمرین میکردیم.
الان هم که سنی از پدرم گذشته، اما همچنان با شور و علاقه بسیار خادم قرآن است. هر هفته جمعهها هم خودش برای بچههای جلسه چایی میریزد و پذیرایی میکند. بچهها برای کمک میروند قبول نمیکند و میگوید: «دوست دارم با دستان خودم به قاریان قرآن خدمت کنم».
نظر شما