عتبه نیوز ـ آزیتا ذکاء؛ نوجوان بود که به عضویت بسیج درآمد. در ۱۳ سالگی علاقه داشت به استخدام سپاه درآید، اما سن او اقتضاء نمیکرد. برای دفاع از حرم آلالله در سوریه اقدام کرد باز هم بخاطر سن کم پذیرفته نشد.
شهید «محمد جهانگیری» دنبال شهادت همه جا میگشت. او عاشق و خادم ائمهمعصومین(ع) بود. عاقبت هم این تکپسر و تهتغاری خانواده در راه عشق به اهلبیت(ع) جانفدا شد و در حمله تروریستی به حرم مطهر شاهچراغ(ع) به آرزویش رسید.
چهارشنبه امام رضایی این هفته به سراغ خانواده این شهید جوان حافظ امنیت حرم مطهر احمد بن موسی(ع) رفتیم و با پدر او گفتوگویی انجام دادیم که مشروح آن در گزارش پیشرو، از نظرتان میگذرد.
تکپسر و تهتغاری خانواده
محمد با فاصله ۱۴ و ۵ سال از دو خواهر بزرگتر خود در دوم بهمنماه سال ۱۳۷۶ در مرودشت استان فارس به دنیا آمد. فتحالله جهانگیری پدر محمد در گفتوگوی خبری در اینباره چنین میگوید: «دو دختر دارم و آرزو داشتم خدا فرزندان بیشتری به من بدهد. بعد پنج سال از تولد دختر دومم خدا محمد را به من داد. او تنها پسر و آخرین فرزندم بود. از همان کودکی با همه بچهها فرق داشت. رفتار و کردارش بیشتر از سن خودش بود و خودش همیشه به دوستانش میگفت من پنج سال از سن خودم بزرگترم».
در حسرت دفاع از حرم عقیله بنی هاشم(ع)
محیط مذهبی خانواده مقدمهای شد تا از کودکی به مسجد و نماز جماعت علاقه پیدا کرده و در نوجوانی و جوانی به عنوان یکی از فعالان فرهنگی پایگاه حمزه سیدالشهدای مسجد امام رضا(ع) شهرستان مرودشت شناخته و معرفی شود. پدر شهید در این خصوص چنین میگوید: «زمان حمله داعش به سوریه محمد ۱۳ سال سن داشت که خیلی دوست داشت وارد سپاه شده تا بتواند به سوریه اعزام شود و از حرم حضرت زینب(س) دفاع کند، اما بخاطر سن کم پذیرفته نشد».
تحصیل و تهذیب نفس
وقتی بخاطر سن کمش در سپاه و اعزام به سوریه پذیرفته نشد، ناامید نگشت. بنابر گفته پدرش، او درس خواند و به دانشگاه رفت و در رشته کاردانی عمران تحصیل کرد، همچنین در رشته حسابداری تحصیلاتش را تا مقطع لیسانس به پایان رساند.
سال ۱۳۹۶ به عضویت گروه جهادی درآمد. آشنایی و فعالیت او در کارهای عمرانی و فنی باعث شد خیلی زود جذب گروههای جهادی خدمترسانی به محرومان جامعه شود و در نقاط کم برخوردار شهر یا روستا از جوشکاری گرفته تا هر خدمتی که میتوانست انجام دهد.
پوشش مشکی در محرم و صفر
محمد جهانگیری عاشق اهلبیت(ع) بود و همین ارادت به خاندان رسولالله به خادمی او در حرم مطهر شاهچراغ(ع) و شهادت در این مضجع شریف انجامید. پدر شهید در اینباره چنین خاطرنشان میکند: «پسرم هر سال به حرمت دو ماه عزای سیدالشهدا(ع)، ماههای محرم و صفر را همیشه رخت سیاه بر تن داشت. دوربینهای حرم فیلمی که از گلوله خوردن پسرم نشان میدهد، حتی در حال خدمت به زائران حضرت احمد بن موسی(ع) هم مقید به پوشش لباس مشکی بوده است.
او دو ماه با پوشش مشکی عزادار امام حسین(ع) بود و عاقبت هم در ماه محرم با لباس سیاه عزای سیدالشهدا(ع) به آرزویش رسید و توفیق شهادت پیدا کرد. من پنج سال ایام اربعین در حسینیه «شهید جابر» در عمود ۳۱۷ خادم بودم و پارسال محمد را هم برای خادمی با خودم بردم. امسال قرار بود او به همراه همسرش برای خادمی این موکب برود که قسمت او شهادت بود».
حافظ امنیت گمنام
آرزویش برای دفاع از حرم مطهر عقیله بنی هاشم(ع) برآورده نشد و به حفاظت از حریم سومین حرم اهلبیت(ع) در ایران درآمد و مدت کوتاهی از خدمت او میگذشت که در دومین حمله تروریستی به مضجع شریف شاهچراغ(ع) شربت شهادت نوشید. فتحالله جهانگیری با بغض و ناراحتی حادثه آن رور را چنین یادآور میشود: «پسرم گمنام خدمت میکرد و حتی خانواده خبر نداشتیم او حدود پنج ماه مفتخر به خدمت در این بارگاه منور شده و مأمور امنیتی حرم است.
آن دقایقی که حرم برای دومینبار مورد حمله یک تروریست قرار گرفت من منزل بودم و اخبار را از تلویزیون دنبال میکردم که تصاویر آن حادثه را نشان میداد. من از همه جا بیخبر بودم و نمیدانستم محمد من هم آن شب حرم بوده و تیر خورده است. یکی از دوستانش بهم زنگ زد و خبر داد که پسرم بیمارستان نمازی است».
نماز زیر قبه امام حسین(ع) برای شهادت
بنا بود که پیکر شهیدان عباسی و جهانگیری در حرم شاهچراغ(ع) به خاک سپرده شود اما به درخواست خانواده شهید «محمد جهانگیری»، پیکر این شهید بزرگوار برای مراسم وداع، تشییع و خاکسپاری به زادگاهش، روستای کناره مرودشت منتقل شد. فتحالله جهانگیری در مورد آرزوی شهادت پسرش چنین بیان میکند: «محمد همیشه از مادرش التماس دعای مخصوص داشت. تاسوعا و عاشورای امسال در حسینیه «شهید جابر» عراق بودم که پسرم زنگ زد، بابا کجایی؟ زیر قبه امام حسین(ع) یک نماز حاجت به نیت من بخوان. درخواست او را در اوج شلوغی حرم اجابت کردم. اما اصلا تصور نمیکردم این نمازی که من برایش خواندم یا دعاهایی که مادرش کرده برای برآورده شدن زمینه شهادت او بوده است».
حُجب و حیا رمز شهادت
همه شهدا خود را به خصائص نیکویی آراسته کرده بودند تا جامعه شهادت اندازهشان شود. شهید محمد جهانگیری هم قطعا اینگونه بود که شنیدن آن از بیان پدرش خالی از لطف نیست و چنین شرح میدهد: «پسرم خصلتهای خوب زیاد داشت و شهادت برازنده او بود. جوان بسیار با حُجب و حیایی بود و بعد شهادتش، در بین اقوام و آشنایان فقط حرف از حیا و نجابت محمد است. کمحرفی و احترام به بزرگترها به ویژه من و مادرش هم از جمله خصوصیات اخلاقی او به شمار میرفت».
نظر شما