نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی آستان قدس هستم

فاطمه‌بیگم رباط جزی بانوی مشهدی که طی ۳۱ سال ۱۴ کتاب نوشته است نویسندگی خود را مدیون حضور در کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی آستان قدس رضوی می داند.

عتبه‌نیوز ـ آزیتا ذکاء؛ گاهی غربت و احساس تنهایی با ارمغانی از نعمت‌های بی‌کران خداوندمتعال همراه است که می‌توان با صبر و توکل بر او به چاشنی موفقیت دست یافت‌. فاطمه‌بیگم رباط‌جزی یکی از بانوان اهل قلم است که این تجربه را به مدت ۴۰ سال زندگی در شهر مشهدالرضا(ع) کسب کرده است.

وی در اوایل دهه ۱۳۷۰ عضو کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی شد و از همان سال‌های نخست عضویت در این کتابخانه به نویسندگی روی آورد. وی تاکنون ۱۴ کتاب را به رشته تحریر درآورده که یکی از کتاب‌های او به نام «ستیغ خون» توانست مقام اول کشوری را در جشنواره داستان انقلاب به دست آورد و به پاس این موفقیت، از سوی آستان قدس رضوی کارت عضویت افتخاری کتابخانه مرکزی حرم مطهر را دریافت کند.

گفت‌وگویی با این بانوی موفق ۵۵ ساله به مناسبت ۲۴ آبان‌ماه روز کتاب و کتابخوانی انجام دادیم تا گام به گام با توفیقاتش در عرصه نویسندگی آشنا شویم. مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

فاطمه‌بیگم رباط‌جزی چگونه با مدرک دیپلم، نویسنده ۱۴ کتاب شده است؟

دهه ۱۳۶۰ وقتی ازدواج کردم و برای زندگی مشترک از سبزوار به مشهد آمدم، دوری از خانواده و احساس تنهایی موجب شد به مطالعه روی بیاورم. منزل‌مان نزدیک کتابخانه آیت‌الله حاج شیخ مجتبی قزوینی واقع در کوی طلاب بود. به این کتابخانه تازه تأسیس رفتم و تقاضای عضویت دادم، اما چون آن‌ زمان مثل الان نبود که هر فردی در هر سنی یا طیفی عضو کتابخانه شود، بیشترین اعضای کتابخانه را نیز دانش‌آموزان و دانشحویان تشکیل می‌دادند و ورود برای من آزاد نبود.

اما مسئول آن زمان کتابخانه، آقای صالحی موافقت کردند من از محیط کتابخانه استفاده کنم و من یک سال اول را در محل کتابخانه مشغول مطالعه بودم و سپس عضو شدم. در سال‌های اول تأسیس کتابخانه فقط دو قفسه کتاب بود؛ به آقای صالحی گفتم من می‌توانم همه این کتاب‌ها را سر یک هفته بخوانم‌. ایشان هم گفت خودتان لیست بدهید تا کتاب‌های دیگری تهیه کنیم. من تمامی کتاب‌های قسمت خواهران را خواندم و از قسمت برادران نیز به من کتاب امانت می‌دادند. در همان سال‌های نخست عضویتم در کتابخانه وقتی که احساس کردم می‌توانم اطلاعاتم را در اختیار دیگران بگذارم، اقدام به نوشتن کتاب کردم.

نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی هستم

پس می‌توان گفت گام اول نویستدگی شما با مطالعه کتاب‌های کتابخانه آیت‌الله حاج شیخ مجتبی قزوینی برداشته شد.

بله. خیلی به نوشتن و نویسندگی علاقه داشتم و به دنبال جایی بودم که بتوانم از منابع آن استفاده کنم. چون آن زمان این‌طور نبود که کتاب در دسترس باشد و معمولا خیلی محدود بود. بنابراین به دلیل نزدیکی منزل به کتابخانه، خیلی دوست داشتم آنجا بروم و کتاب مطالعه کنم تا بتوانم شروع به نوشتن بکنم. من تنها کسی بودم که اجازه داشتم از این کتابخانه ۶ عنوان کتاب امانت بگیرم و به منزل ببرم. الان نیز همین‌طور است با اینکه آقای صالحی نیستند، باز هم پرسنل کتابخانه با من همکاری می‌کنند و من می‌توانم حدود ۱۰ و ۱۲ کتاب امانت بگیرم. من نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی هستم و کتاب‌هایی که تا بحال نوشتم را به این کتابخانه تقدیم کرده‌ام.

‌چه سالی یادآور اولین نوشته‌های خانم رباط‌ جزی است؟

از سال ۱۳۷۱ شروع به نوشتن کردم و تاکنون ۱۴ کتاب نوشتم که ۸ کتابم چاپ شده است. ۲ جلد از این کتاب‌ها تخیلی و بقیه واقعی است. کتاب «مرا با خویشتن بگذار» اولیم کتابم بود که با محتوای اجتماعی و تخیلی به نگارش درآمده است. کتاب «گل سرخی برای غم» کتاب دیگر من بود که آن را نیز تخیلی نوشتم. اما کتاب‌های دیگرم این‌طور نبود و من از سومین کتابم با سپاه و با نشر ستاره‌ها همکاری می‌کنم و داستان سرداران را می‌نویسم. کتاب «بدرقه تا مقصد» در مورد زندگی شهید محمد حقیقی را به رشته تحریر درآوردم، کتاب «چشم‌هایم برای تو بود» درباره شهید محمد عبداللهی است، کتاب «گذرگاه خونین» لحظه شهادت شهید شوشتری را روایت می‌کند. همچنین کتاب «یاد یاران» حکایت زندگی چند شهید، کتاب «خانه خالی» در مورد شهدای مخابرات، کتاب داستان کوتاه «فانوس شب» درباره شهدای مفقودالاثر و کتاب «اکسیژن» درباره جانبازان نیز از دیگر کتاب‌هایی است که تاکنون نوشتم. آخرین کتابم که چاپ شده «انتقام خان‌محمد» نام دارد که یک کتاب سه جلدی و ادامه «کلیدر» است.

نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی هستم

کودکی و نوجوانی‌تان چگونه گذشت؟ علاقه به مطالعه و نوشتن در آن دوران نیز داشتید؟

از کلاس پنجم یک‌سری یادداشت‌ها و متن‌های ادبی می‌نوشتم و به کتاب خواندن نیز علاقه داشتم، به قول مادرم دفتر سیاه می‌کردم. آن زمان که آنقدر کتابخانه نبود من اکثر کتاب‌هایم را می‌خریدم.

اولین کتابی که در قفسه کتابخانه آیت‌الله شیخ قزوینی نظرتان را جلب کرد و آن را خواندید...

اولین کتابی که در این کتابخانه خواندم رمان فرانسوی با عنوان «سه تفنگدار» بود.

تصمیم نداشتید عضو کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نیز بشوید؟

سال ۱۳۸۲ کتاب «ستیغ خون» مقام اول کشور را در جشنواره داستان انقلاب کسب کرد و به همین دلیل از سوی آستان قدس رضوی کارت عضویت افتخاری کتابخانه مرکزی حرم را دریافت کردم. اما به دلیل مسافت طولانی و اینکه بچه‌دار بودم، متأسفانه نتوانستم از کتاب‌های کتابخانه حرم استفاده کنم.

نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی هستم

چه کتاب‌هایی با موضوع امام رضا(ع) خوانده‌اید؟

اولین کتابی که درباره امام رضا(ع) خواندم کتاب «شفایافتگان حرم» بود که یکی از دوستان خودم آن را نوشته بود. کتاب دیگری که با این موضوع مطالعه کردم عنوانش «ضامن آهو» بود که داستان‌های کوتاه است و به قلم خانم عرفانیان، جهان‌گشته و پرک به نگارش درآمده است. من عضو بسیج هنرمندان نیز هستم و کتاب‌هایی که با موضوع امام رضا(ع) خواندم توسط دوستانم در بسیج هنرمندان به رشته تحریر درآمده است.

وقت معینی برای مطالعه دارید؟

موقع بیکاری وقتم را برای کتاب خواندن می‌گذارم. آنقدر بچه‌هایم کتاب دستم دیدند که عادت کرده‌اند.

کتابخانه شخصی در منزل دارید؟

از زمانی که خودم به لحاظ مالی متمکن شدم، تصمیم گرفتم تا کتابخانه داشته باشم و هر سال به نمایشگاه‌های کتاب مشهد و تهران می‌روم و کتاب می‌خرم. الان حدود ۳۰۰ جلد کتاب در کتابخانه‌ام دارم که بیشتر آنها رمان و اغلب رمان‌های خارجی است.

نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی هستم

چرا رمان‌های خارجی...

چون همیشه با دوستانم جلسه داریم و کتاب‌های یکدیگر را نقد کرده و درباره نویسندگان ایرانی نیز بحث می‌کنیم به همین دلیل اوقات بیکاری ترجیح می‌دهم رمان خارجی بخوانم.

اگر ادامه تحصیل می‌دادید در دانشگاه چه رشته‌ای را می‌خواندید؟

ادبیات رشته مورد علاقه‌ام است و این آرزویی بود که به آن نرسیدم‌. البته تاریخ را نیز دوست دارم و کتاب‌های تاریخی زیاد می‌خوانم.

با موسسه به‌نشر نیز همکاری می‌کنید؟

با موسسه به‌نشر همکاری دارم و الان یکی از کتاب‌هایم با عنوان «خانه خالی» درباره شهدای مخابرات در دست رایزنی است تا توسط به‌نشر به چاپ برسد. من در سلسله نشست‌های هفتگی بررسی، نقد و آموزش داستان‌نویسان رضوی که با حضور مرحوم سعید تشکری هر سه‌شنبه ساعت ۵ تا ۷ عصر در کتاب‌فروشی به‌نشر واقع در خیابان دانشگاه روبروی باغ ملی برگزار می‌شد، نیز شرکت می‌کردم.

نویسندگی را مدیون کتابخانه آیت‌الله شیخ مجتبی قزوینی هستم

یک مادر اهل مطالعه چقدر در تربیت فرزندانش موفق است؟

وقتی مادری فکرش بازتر باشد در تربیت فرزندانش اثر بهتری دارد و راحت‌تر می‌تواند با خواسته‌ها و علایق‌شان کنار بیاید. من از کتاب خواندن ضرر نکردم و بچه‌هایم نیز مثل خودم هستند.

در پایان گفت‌وگو بفرمایید دیگران را تشویق به مطالعه کتاب می‌کنید؟

بله. کسی که کتاب نمی‌خواند یا بگوید کی حوصله خواندن کتاب دارد، من ناراحت می‌شوم و سعی می‌کنم با گفتن فواید کتاب، او را به مطالعه ترغیب کنم.

کد خبر 2658

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۹:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۴
    1 0
    احسنت به این خانم موفق
  • فاطمه حاجی بابایی IR ۱۳:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۸/۲۴
    1 0
    سلام..منم به نویسندگی خیلی علاقه دارم..مطالعاتم هم زیاده امانمیدونم چطوروچگونه باید کتاب بنویسم اگه میشه راهنماییم کنیدباتشکر